سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ در صفت مؤمن فرمود : ] شادمانى مؤمن در رخسار اوست و اندوه وى در دلش . سینه او هرچه فراختر است و نفس وى هرچه خوارتر . برترى جستن را خوش نمى‏دارد ، و شنواندن نیکى خود را به دیگران دشمن مى‏شمارد . اندوهش دراز است ، همتش فراز . خاموشى‏اش بسیار است ، اوقاتش گرفتار ، سپاسگزار است ، شکیبایى پیشه است ، فرو رفته در اندیشه است ، نیاز خود به کس نگوید ، خوى آرام دارد ، راه نرمى پوید . نفس او سخت‏تر از سنگ خارا در راه دیندارى و او خوارتر از بنده در فروتنى و بى آزارى . [نهج البلاغه]
این هم نوعی کار فرهنگی است! - مشق شب
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
اوقات شرعی

  • بازدید امروز: 98
  • بازدید دیروز: 4
  • مجموع بازدیدها: 164968
    » درباره من
    این هم نوعی کار فرهنگی است! - مشق شب
    مرتضی رضاییان

    » برخی مقالات من در رسانه های دیگر
    مقاله مندرج من در اعتماد که از کیهان سرک کشید! [285]
    شرایط ویژه ادعای مخالفان [125]
    کدام شرایط ویژه؟! [109]
    پلورالیسم رسانه‏ای وچمدانهای دلار [143]
    بخشنامه ای برای سلامتی [121]
    آب را گل نکنید [204]
    شاگرد ممتاز مکتب روح الله [263]
    این هم یکی دیگر از جلوه های اصولگرایی [183]
    آب را گل نکنید! [127]
    دو تابلو در برابر شورای شهر سوم [169]
    پلورالیسم رسانه‏ای و چمدانهای دلار [161]
    کدام شرایط ویژه [168]
    از انرژی هسته‏ای تا چای و خرما [232]
    کدام شرایط ویژه [123]
    عرصه فرهنگ؛ چشم انتظار تحولی اساسی [160]
    [آرشیو(36)]


    » آرشیو مطالب
    سیاسی
    فرهنگی

    » لوگوی وبلاگ


    » لینک دوستان
    پیاده تا عرش
    پیامبر اعظم(ص)
    مشق شب
    قاسم روانبخش میبدی
    سید مصطفی میرمحمدی میبدی
    محمدحسین رنجبران
    کوکب هدایت
    آب و آتش
    شاهراه عدالت
    محمد مبینی

    » طراح قالب

        

    »» این هم نوعی کار فرهنگی است!

     

     سخنی با خانم کدیور

     

    اعلام طرح اخیر نیروی انتظامی مبنی بر برخورد قاطع با پدیده بدحجابی، موجی از امیدواری را در دل های مردم دین باور کشورمان گستراند و مراجع بزرگوار تقلید نیز در دیدار سردار احمدی مقدم، از آن حمایت کردند. اما در این میان برخی افراد و گروه های سیاسی، در مواردی پا از جادة انصاف فراتر گذاشتند و در مقابل این طرح ایستادگی کردند. سرکار خانم جمیله کدیور در مطلبی با اشاره به پدیده بدحجابی نوشته است: « داشتن پوشش، تالی تلو مؤمن بودن یک زن مسلمان است و این امر هم حاصل نمی شود مگر این که اعتقاد و باور به پوشش در زنان و دختران ایجاد شود و این مهم نیز با الزام، زور و سرکوب [!] و برخوردهای فصلی مأمورین انتظامی حاصل نمی شود.» (1)

     

     

    در حاشیه ادعاهای مذکور، چند نکته را متذکر می شویم:

     

    1. برای نهادینه شدن ارزش های دینی و هنجارهای اجتماعی در درازمدت، فعالیت های گسترده و هماهنگ فرهنگی لازم است ولی به هیچ روی کافی نیست؛ بلکه در کوتاه مدت باید در کنار بسترسازی فرهنگی، از ابزار قهریه نیز بهره گرفت. استدلال خانم کدیور، مانند این است که به جای برخورد قاطع با سارقان و قاتلان اموال، آن ها را به حال خود رها کنیم و به برخی کارهای کلیشه ای به ظاهر فرهنگی دل خوش داریم تا شاید احترام به جان و مال دیگران، برای همگان نهادینه شود؛ امری که هرگز رخ نخواهد داد! از سوی دیگر، فعالیت فرهنگی اصطلاحی است که از آن برداشت های مختلفی می شود و نمی توان آن را یگانه راهکار برای حل معضلات جامعه دانست. به راستی خانم کدیور، آقای مهاجرانی و دیگر همفکرانشان در دوران هشت ساله موسوم به اصلاحات، برای نهادینه شدن حفظ حجاب و باورهای اعتقادی در جامعه اسلامی کدام فعالیت فرهنگی را انجام داده اند؟!

     

    بی گمان، سست کردن پایه های حجاب با سخنان روشنفکرمآبانه آن هم از سوی برخی مسؤولان وقت که از قضا مسؤولیت فرهنگ سازی و گسترش فرهنگ اسلامی را بر عهده داشتند و نیز مطبوعات همسو با آن ها، اقدامی کاملاً ضدفرهنگی بود که بعضاً در آن دوران صورت می گرفت. طبیعی است چنان چه مسؤولان پیشین ، مسؤولیت فرهنگی خود را به درستی انجام می دادند، امروزه بدحجابی و مفاسد اجتماعی وضعیت دیگری داشت.

     

    2. فعالیت نیروی انتظامی در طرح اخیر، دامنه بسیار گسترده ای دارد و شگفت آور نیست اگر در بین هزاران مآمور زحمت کش این نیرو، عده ای انگشت شمار نتوانند و یا نخواهند به وظیفه خود، آن گونه که شایسته است، عمل کنند اما منصفانه نیست که چشم بر توفیق های چشمگیر این طرح فروبندیم و به بهانه برخی کاستی های احتمالی، همه برنامه را ناکام جلوه دهیم و با تعبیر «سرکوب»! تلاش های ایثارگرانه نیروهای انتظامی را زیر سؤال بریم و نیاز جامعه به محیط سالم را نادیده بگیریم.

     

    3. مرد یا زن بدحجاب، افزون بر این که حریم شرع مقدس را زیرپا می گذارند، به حقوق دیگر افراد اجتماع نیز تجاوز می کنند. طبیعی است برخلاف اقلیت انگشت شمار، اکثر مردم خواهان محیطی مذهبی فارغ از جلوه های نابهنجاری می باشند و به شدت نگران خود و فرزندانشان هستند. کودکان و جوانان این سرزمین حق دارند در محیطی پاک سرشار از فضایل اخلاقی و به دور از آلودگی های شهوانی زندگی کنند و این مهم با تلاش نیروی انتظامی ، قوه قضائیه و توده مردم دین باور کشورمان تحقق یافتنی است. براساس آمار و مشاهدات، حتی اکثر مردان و زنان بدحجاب نیز پس از نصحیت دلسوزانه و پی بردن به فواید پوشش مناسب، از رفتار قبلی خود دست برمی دارند و به اکثریت ملحق می شوند. در این میان فقط اقلیتی بسیار اندک باقی می مانند که همچنان بر هنجارشکنی خود اصرار می ورزند و باید با آن ها برخورد مناسب صورت گیرد. به راستی آیا شایسته است برای یک دستمال، قیصریه ای را به آتش کشید؟! و به بهانه پشتیبانی از برخی عناصر نابهنجار، اکثریت جامعه را از حق داشتن محیطی آرام و مطمئن برای خود و خانواده شان محروم کرد؟!

     

    4. خانم کدیور، برخوردهای نیروی انتظامی را زیر سؤال برده و خواهان کار فرهنگی شده اند؛ غافل از این که اقدام اخیر نیروی انتظامی نیز خود کاری فرهنگی است هرچند در پوششی دیگر صورت می گیرد. طبیعی است هر کار فرهنگی برای توفیق و استمرار به دو عامل نیاز دارد: 1. وجود مقتضی 2. نبود مانع. مقتضی، همان ترویج فرهنگ حجاب و بازگوکردن فواید آن، مانع نیز کاستن از آثار ویرانگر مبلّغان فرهنگ بی حجابی است. بی گمان اگر صرفاً به بعد آموزشی و اخلاقی تآکید شود ولی از آثار مخرب مظاهر بدحجابی... غفلت کنیم و اجازه دهیم افراد با پوشش های نامناسب آزادانه در همه جا تردد کنند، نباید چندان به ثمردهی کار فرهنگی خوش بین بود؛ چرا که زنان بدحجاب – اگرچه ناخواسته- خود در حال اجرای کارفرهنگی البته در جهت منفی هستند و باید با آن ها به عنوان فرهنگ ستیزان خاموش، برخورد کرد. بنابراین، برخورد قانونی با بدحجابی، خود بخشی از کار فرهنگی است و کسانی که از ضرورت کار فرهنگی سخن می گویند. اگر در گفتار خود صداقت دارند، باید از این برخوردها حمایت کنند.

     

    پی نوشت:
    1.
    اعتماد، شماره 1371

     

     



    نوشته های دیگران ()
    نویسنده متن فوق: » مرتضی رضاییان ( جمعه 86/4/22 :: ساعت 11:28 صبح )

    »» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    نجیب
    بی مقدمه
    شیخ انصاری، آن نمایندگان و این نماینده !
    [عناوین آرشیوشده]