»» آخرین توصیه مقام معظم رهبری به خانم بوتو چه بود؟!
سرانجام همانگونه که صاحبنظران سیاسی احتمال داده بودند خانم بی نظیربوتو قبل از برگزاری انتخابات پاکستان ترور شد. وی که در سال های نه چندان دور مدتی طولانی نخست وزیر پاکستان بود پس از چندین سال تبعید به تازگی به کشور خود بازگشته بود اما عمرش به دنیای سیاست باقی نبود و در عملیاتی تروریستی کشته شد. احتمالا بسیاری از شما نیز اطلاع دارید که خانم بوتو از مادری شیعه و ایرانی به دنیا آمده است و به همین سبب کمی تا قسمتی با ما قرابت دارد. وی در آخرین سفر خود به ایران به محضر مقام معظم رهبری هم رسید. خاطره آن دیدار به نقل از حجت الاسلام و المسلمین موسوی کاشانی(از اعضای دفتر مقام معظم رهبری) بسیار شنیدنی است و قدرت تاثیرگذاری وشخصیت معنوی حضرت آقا را حکایت می کند:
خانم بی نظیر بوتو که خدمت مقام عظیم الشأن ولایت آمده بود ، ما نسبت به حجاب ایشان ایراد گرفتیم و حتی چادری برای ایشان پیدا کردیم و ایشان چادر به سر خدمت آقا رسید. آقا از همان اول در مقام نصیحت برآمدند و فرمودند:
دخترم ، تو فرزند اسلام هستی ، تو فرزند امیرالمؤمنینی ، تو فرزند اهل بیتی ، تو مسلمانی ، تو شیعه هستی...
همین طور آقا ادامه دادند و کاری کردند که خانم بی نظیر بوتو شروع به گریه کرد و در حالی که گریه می کرد ، می گفت: یک خواهش دارم و آن اینکه روز قیامت مرا شفاعت کنید. آقا بلافاصله فرمودند:
شفاعت مخصوص محمد و آل محمد است. بهترین شفاعت در این دنیا این است که شما مشی و مرامتان را با اهل بیت هماهنگ کنید. از زی خودتان که مسلمانید ، دست بر ندارید و از لباس دین خارج نشوید.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مرتضی رضاییان ( جمعه 86/10/7 ::
ساعت 7:44 صبح )
»» دروغ بزرگ به ملت
اعتراف سرویس های اطلاعاتی امریکا و پیش از آن گزارش آژانس بین المللی انرژی هسته ای مبنی بر پوچ بودن ادعاهای واشنگتن برگ زرین دیگری از دستاوردهای دیپلماسی مبتنی بر آموزه های دینی را ورق زده است؛ اما برخی گرو ه ها همچنان می کوشند تا با نادیده گرفتن این موفقیت های بزرگ و با استناد به اظهار نظر برخی مسوولان سابق ، شرایط کنونی کشور را بحرانی و خطرناک! جلوه دهند. در حاشیه این فضاسازیها مروری گذرا بر برخی مسائل با الهام از فرمایشات مقام معظم رهبری، افق های تازه ای از حقایق را روشن میکند:
1. مهم ترین دلیل ذکر شده برای اثبات وجود «شرایط ویژه» در کشور افزایش تهدیدهای امریکا علیه جمهوری اسلامی است؛ غافل از اینکه مسندنشینان کاخ سفید همواره در پی باجخواهی و ساقط کردن نظام مقدس جمهوری اسلامی بوده و در این راه ذره ای تردید به خود راه ندادهاند؛ اگرچه توطئه های آنان به مقتضای شرایط هر زمان در پوشش هایی خاص نمود یافته است: واشنگتن از همان اوان پیروزی انقلاب ضمن بلوکه کردن داراییهای ملت ایران در خارج تحریمهای یکجانبه ای را علیه کشورمان اعمال کرده و حمایت کامل از جریانهای ضد انقلاب را در دستور کار قرار داده است. دردوران جنگ تحمیلی با تمام توان در کنار متجاوز قرار گرفت و حتی در اواخر آن به صورت مستقیم وارد مقابله نظامی شد. پس از حادثه یازده سپتامبر و به رغم شعار گفتگوی تمدن های دولت آقای خاتمی و انعطافهای فراوان، جمهوری اسلامی را در لیست محور شرارت قرار داد و تهدید کرد که پس از حمله به افغانستان و عراق نوبت به ایران فراخواهد رسید! در اثر همین تهدید بود که برخی مدعیان کنونی شرایط ویژه با ارسال نامه ای سرگشاده به محضر رهبر معظم انقلاب و در پوشش دلسوزی برای کشور، خواستار عدول از آرمانهای انقلاب شدند تا به زعم خویش مانع تهاجمی شوند که آن را قریبالوقوع میپنداشتند! از آن زمان پنج سال میگذرد و در این مدت نهتنها امریکا جرات تعرض به ایران را نیافته بلکه چنان در باتلاق افغانستان و عراق فرو رفته که برای رهایی خویش طی درخواست هایی کتبی و رسمی از جمهوری اسلامی ایران در خواست کمک کرده و این خود نشانی روشن بر نادرستی تحلیل کسانی است که همواره میکوشند تا کشور را در وضعیتی خطرناک و بحرانی تصویر کنند. مقام معظم رهبری درباره تهدیدهای مورد اشاره فرمودند: « شایعه میسازند که آمریکا میخواهد به ایران حمله کند؛ ملت ایران را با این مسائل نترسانند؛ زیرا مگر تا به حال امریکا به ایران حمله نکرده است؟!»(1) «تهدید امریکا به تحریم ایران موضوعی تکراری است. امریکا و برخی کشورهای دیگر از سالها پیش جمهوری اسلامی ایران را تحریم کردهاند؛ بنابراین این ملت بزرگ را از تحریم نترسانید.»(2)
سکاندار حکیم انقلاب در بخشی دیگر از سخنان روشنگرانه خویش، درباره انگیزه دشمنان از تکرار تهدیدهای توخالی یادآور می شوند:«تهدید و ترساندن، شیوه قدیمی و همیشگی سلطهگران برای تضعیف اراده و عزم ملتها و چپاول منابع کشورها است. ترس و تسلیم در برابر دشمن، شیوه ملتها و مسوولان کشورهایی است که قدرت عزم و اراده ملی را درک نکردهاند؛ اما ملت ایران با شکستن طلسم تهدید و ارعاب سلطهگران و با اتکا به تجربیات موفق 27 سال اخیر خود، در مقابل هر تهدیدی مقتدرانه میایستد و مثل همیشه ثابت میکند که وعده الهی مبنی بر یاری ملتهای مومن، آزاده و عدالتخواه، وعدهای تخلف ناپذیر است.»(3)
2. تردیدی نیست که حاکمان نظام سلطه و در راس آنها امریکا و رژیم صهیونیستی به دلیل سازش ناپذیری و روحیه انقلابی دولت نهم و دفاع قاطع دکتر احمدینژاد از حقوق مسلّم ملت ایران و جهان اسلام و انتقادات صریح او از روابط ناعادلانه حاکم بر جهان، دشمنی ویژهای با دولت نهم و شخص رئیسجمهور دارند؛ اما همانطور که گفته شد، اصل این کینهتوزیها تازگی ندارد و به تصریح مقام معظم رهبری، ناشی از ماهیت انقلاب اسلامی است:«عدهای میگویند دشمنتراشی نکنید. اصل وجود و هویت جمهوری اسلامی دشمنتراشی میکند؛ اصل این که پرچمی به نام اسلام بلند شود و ملتی با شعار معنویت در دنیا اعلام موجودیت کند، جلب دشمنی میکند. ما بیش از این، دشمنتراشی نکردیم. مبارزه و کارشکنی و موذیگری علیه نظام اسلامی را همیشه آنها علیه ما شروع کردهاند؛ ما دفاع کردهایم؛ منتها دفاع جانانه. دفاعی کردهایم که طرف مقابل فهمیده است ما اقتدار دفاع از خود را داریم و بحمدا... موفق هم شدهایم. دنیای استکبار با وجود چنین نظامی مخالف است. این مخالفتها و موذیگریها ادامه هم خواهد داشت.»(4)
3. در پاسخ به کسانی که موضوع تحریم و تهدیدها را توجیه کننده اعلام شرایط ویژه و احتمالا تخریب دولت خدمتگزار میدانند، باید گفت که به تعبیر رهبر معظم انقلاب«این تهدیدها و زورگوییها همیشه بوده است و ملت ایران در مقابل زورگوییها، افزونطلبیها و دخالتها و تهدیدهای بیگانه همیشه با چهره مصمّم، با عزم راسخ، با مشت پولادین و با عقل و تدبیر ایستاده است و دشمن را به عقبنشینی وادار کرده و باز هم خواهد کرد.»(5)
وانگهی مگر این تهدیدها و تحریمها به یکباره در دولت کنونی شکل گرفت؟! در زمان مسوولیت برخی از عزیزانی که امروزه بر شرایط ویژه اصرار دارند و غیر مستقیم تقصیر را به سمت دولت نشانه میروند، شدیدترین قوانین و برنامهها برای تحریم جمهوری اسلامی از سوی امریکا تصویب شد. چرا در آن دوران، این منتقدان از شرایط ویژه سخنی به میان نیاوردند؟! در دوره موسوم به اصلاحطلبی به رغم انعطاف فراوان دولت وقت که در مواردی بیاعتنایی به آرمان های انقلاب و خون های مطهر شهدا را به همراه داشت، ایران در لیست محور شرارت قرار گرفت. چرا در آن دوران کسی شرایط را ویژه نخواند و هشدار نداد؟! و دهها و صدها چرای دیگر از این دست! مقایسه این مواضع نشان می دهد که بسیاری از منتقدان ازدریچه تنگ جناحی به این مسائل می نگرند و عده ای نیز اگرچه از سر دلسوزی اما به واسطه فقدان اطلاعات کافی و مستند.
4. هر فرد آشنا به الفبای سیاست و حکومت به خوبی میداند که تاکید پیدرپی بر وجود شرایط ویژه، خواسته یا ناخواسته نوعی اضطراب و نگرانی را به اذهان عمومی القا میکند و به صورت خودکار شرایطی بحرانی میآفریند. شایسته است کسانی که شرایط کشور را ویژه میبینند، یک بار به صورت شفاف اعلام کنند این وضعیت در چه زمینه ای وجود دارد و کدام شرایط ویژه ای ایجاد شده که پیش از این نبوده است! البته هیچ کس حساسیت شرایط در حد متعارف را انکار نمیکند؛ زیرا طبیعی است ملتی که بر استقلال و شرافت خود پافشاری میکند و پرچمدار اسلام ضدامریکایی و مایه امید مسلمانان جهان است و به رغم تنگناهای فوقالعاده و در اوج عصبانیت و حیرت دشمنان به انرژی هسته ای دست یافته و نمودهایی از نفوذ استراتژیک خود را در جنگ 33 روزه لبنان نشان داده و ...؛ در شرایط ویژه ای به سرمی برد و این وضعیت تا زمانی که حاضر به معامله برسر شرف و حیثیت خود نگردد وجود خواهد داشت.
وانگهی به فرض بعید حتی اگر کشور در شرایط بحرانی مورد ادعای منتقدان قرار داشته باشد، راه حل منطقی این است که همراه با دولت خدمتگزار و پشت سر رهبری از لزوم ایستادگی در برابر تهدیدهای خارجی سخن بگویند و به دشمنان هشدار دهند که هرگونه خطایی از جانب آنها با پاسخ قاطع ، جدی و کوبنده ملت و مسوولان ایران روبه رو خواهد شد ؛ اما شگفتی این جا است که این گروه به جای هشدار به بدخواهان این مرز و بوم، با بزرگ نمایی تهدیدات روانی بیگانگان به مسوولان خودمان هشدار میدهند! و با ابزارهای سیاسی و تریبون های تبلیغاتی خویش ، رئیس جمهوری را که شجاعانه در برابر زورگویان جهانی ایستاده است مورد نقدهای غیرمنصفانه و گاه هجوآمیز قرار میدهند و بدین گونه آسیاب دشمن را رونق میبخشند.
5.همان گونه که اشاره شد، منتقدان، تاکید قاطع دولت نهم و رئیسجمهور محترم بر حقوق ملت و آرمانهای ناب انقلاب را عامل پیدایش شرایط بهاصطلاح ویژه قلمداد میکنند و میکوشند تا با استناد به تهدیدهای دشمنان بخصوص کاخ سفیدنشینان و بزرگنمایی قدرت دشمن، ملت را از پیگیری خواست های بحق خویش منصرف کنند. اما بهراستی آیا بزرگ جلوهدادن قدرت دشمن و ضعیف شمردن تواناییهای داخلی، اقدامی خردورزانه و در راستای منافع ملی به شمار میآید و آیا اوضاع آنگونه که اینان تبلیغ میکنند، خطرناک است؟ اصولا انگیزه این گروه از تاکید مداوم بر وجود شرایط بحرانی چیست؟
« با نیش قلمهای زهرآلود، به خاطر انگیزههای گوناگون؛ یکی با دولت بد است، یکی با اصل مفاهیم انقلاب بد است، یکی با اصل انقلاب بد است، یکی دنبال قدرتطلبی است، یکی بر اثر کجفهمی است. نه، واقعیت قضیه اینجوری نیست که این ها تصویر میکنند؛ واقعیت قضیه این است که ما بحمدا... یک ملت منسجم داریم؛ هم منسجم است ملت ما، هم باهوش و بیدار است.»(6)
« اینکه کسانی میگویند قدرت دشمن را دستکم نگیریم حرف درستی است و در فرهنگ عمیق ملت ایران نیز مورد تاکید است؛ اما آیا عاقلانه است که دشمن را دستکم نگیریم اما در مقابل، عظمت و تواناییهای ملت ایران را نادیده بگیریم؟!»(7)
« در مقابل این دشمن، اظهار ضعف نباید کرد. اگر ضعفی هم بود، نباید در مقابل او بیان کرد، چه برسد به این که ضعفی نیست، بحران در کشور نیست. چرا دروغ میگویند؟ چرا طبق میل دشمن رفتار میکنند؟»(8)
«بحمدا... کشور با یک ملت قوی، منسجم، باهوش، بیدار و با مسوولان دلسوز، فعال و کارآمد، مشکلاتشان را یکی پس از دیگری حل میکنند... چه بحرانی؟ چه وضعیت فوقالعادهای در کشور هست؟! اصرار دارند ثابت کنند در کشور وضعیت فوقالعاده است!»(9)
پی نوشتها
1.بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مردم آذربایجان شرقی، بهمن 1385
2.همان
3.همان
4.بیانات مقام معظم رهبری در جمع باشکوه مردم کرمان، اردیبهشت 1384
5. همان
6. بیانات مقام رهبری در دیدار با پرسنل نیروی هوایی ارتش، 1385
7.بیانات معظم له در دیدار مردم آذربایجان شرقی، بهمن 1385
8. بیانات معظم له در دیدار با پرسنل نیروی هوایی ارتش،1385
9. همان
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مرتضی رضاییان ( دوشنبه 86/10/3 ::
ساعت 12:0 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
نجیببی مقدمهشیخ انصاری، آن نمایندگان و این نماینده ![عناوین آرشیوشده]